نتخوانی مهارتی کلیدی در یادگیری موسیقی است که به نوازندگان امکان میدهد تا نمادهای موسیقایی را به درستی بخوانند و تفسیر کنند. با آموزش نتخوانی، میتوانید موسیقی را تنها از طریق مشاهده نتها بفهمید و اجرا کنید، بدون اینکه نیازی به شنیدن آن داشته باشید. این مهارت نه تنها درک شما از موسیقی را عمیق تر میکند، بلکه توانایی شما را در اجرای قطعات پیچیده تر نیز بهبود می بخشد.برای دیدن بهترین آموزشگاه های موسیقی در کرج کلیک کنید.
نتخوانی چیست؟
نتخوانی به معنای توانایی خواندن و درک نمادهای موسیقایی است که روی خطوط حامل نوشته شدهاند. این مهارت به شما امکان میدهد تا موسیقی را تنها با مشاهده نتها و بدون نیاز به شنیدن آن، اجرا کنید. نتخوانی یکی از مهارتهای پایهای و ضروری برای هر موسیقیدان است و نقش مهمی در یادگیری و اجرای موسیقی دارد.
نقش نتخوانی در یادگیری موسیقی
نتخوانی به عنوان زبان مشترک موسیقیدانان در سراسر جهان شناخته میشود. این مهارت شما را قادر میسازد تا به سرعت و با دقت قطعات موسیقی را یاد بگیرید و با دیگر نوازندگان همکاری کنید. تسلط بر نتخوانی نه تنها سرعت یادگیری را افزایش میدهد، بلکه درک عمیقتری از جنبههای مختلف موسیقی مانند ریتم، ملودی و هارمونی ایجاد می کند. بدون مهارت نتخوانی، یادگیری موسیقی می تواند به یک فرآیند دشوار و زمان بر تبدیل شود؛ اما با تسلط بر این مهارت، یادگیری و اجرای موسیقی به مراتب ساده تر و لذت بخش تر خواهد شد.
اهمیت نتخوانی در موسیقی
موسیقی هنری است برای بیان احساسات انسانی از طریق صداها. همانطور که برای بیان احساسات خود از کلمات و حروف استفاده میکنیم، در موسیقی نیز از “واژهها”ی مخصوص به خود استفاده میشود. این واژهها همان نتهای موسیقی هستند.
نتهای موسیقی در اصل صداهایی هستند که با کنار هم قرار گرفتن به شیوهای صحیح، قادر به خلق آثار زیبا و پرمفهوم میشوند. نتهای موسیقی مانند الفبای زبان موسیقی هستند؛ برای اینکه بتوانید به زبان موسیقی قطعهای را اجرا کنید، باید ابتدا با الفبای آن آشنا شوید.
نتهای موسیقی و ترتیب آنها
الفبای موسیقی شامل ۷ نت اصلی است. تمامی قطعات زیبا، اجراهای بینظیر و آهنگهایی که شنیدهاید، تنها با همین ۷ نت خلق شدهاند. این نتها به ترتیب از بم به زیر (از چپ به راست) به شرح زیر هستند: DO, RE, MI, FA, SOL, LA, SI.
در این میان، نت DO بمترین صدا را دارد و فرکانس آن کمتر است، به همین دلیل صدای آن کلفتتر است. در مقابل، نت SI بالاترین صدا را دارد و فرکانس آن بیشتر است، بنابراین صدای آن نازکتر و بلندتر است. تفاوت زیر و بمی صداها مشابه تفاوت صدای آقایان و خانمهاست؛ صدای آقایان بمتر و کلفتتر و صدای خانمها زیرتر و نازکتر است.
خطوط حامل
برای یادگیری نتخوانی، پس از شناخت نتها و ترتیب آنها، به خطوط حامل میرسیم. خطوط حامل طراحی شدهاند تا نتها بر روی آنها قرار گیرند. مشابه نوشتار در زبانها، موسیقی نیز دارای سیستم نوشتاری خاص خود است. در این سیستم، نتها بر روی خطوط حامل قرار میگیرند تا ارتفاع (زیر و بمی) آنها مشخص شود.
خطوط حامل شامل پنج خط افقی موازی هستند که ترتیبشان از پایین به بالا است. پایینترین خط برای نتهای بمتر و بالاترین خط برای نتهای زیرتر استفاده میشود.
اُکتاو
اُکتاو فاصلهای است که از یک نت شروع و به تکرار آن نت در سطح بالاتر یا پایینتر میرسد. اگر از نت DO شروع کنیم، بعد از هفت نت به نت DO دیگری خواهیم رسید. این ترتیب بیپایان است و با تکرار این ۷ نت اصلی، به اکتاوهای بالاتر یا پایینتر میرسیم. در زبان یونانی، اُکتاو به معنی هشتم است و به این ترتیب، پس از هر هفت نت وارد اکتاو جدیدی خواهیم شد. تفاوت در اکتاوها بهجای تغییر در نام نتها، در زیر و بمی آنها مشخص میشود.
خطوط تکمیلی
گاهی اوقات برای پوشش پهنه صوتی بزرگتر نیاز داریم، یعنی اکتاوهای بیشتری را در اختیار داشته باشیم. در این شرایط، خطوط تکمیلی (یا خطوط اضافی) به خطوط حامل اضافه میشوند. این خطوط به صورت خط تیره در بالای یا پایین خطوط حامل اضافه میشوند و به ما این امکان را میدهند که نتهای بیشتری را نمایش دهیم بدون اینکه خطوط حامل بهطور غیرضروری طولانی شوند.
کلید سل
کلید سل علامتی است که در سمت چپ خطوط حامل قرار میگیرد و کمک میکند تا جایگاه نتها بر روی خطوط حامل مشخص شود. کلید سل نشاندهندهی جایگاه نت SOL است و با یادگیری موقعیت نت SOL، میتوانیم موقعیت سایر نتها را بر روی خطوط حامل پیدا کنیم. این روش به شما کمک میکند تا نتخوانی را به سادهترین و مؤثرترین روش بیاموزید.
فاصلهها (پرده و نیم پرده) و علامتهای تغییر دهنده در نت موسیقی
همانطور که در ریاضیات بین اعداد فاصلههایی وجود دارد، در موسیقی نیز بین نتها فاصلههایی تعریف شده که بسیار کاربردی هستند. برای درک بهتر، به مثال اعداد توجه کنید: میدانیم که بین هر عدد تا عدد بعدی به اندازه یک واحد فاصله وجود دارد. مثلاً بین عدد ۳ و ۴ یک واحد فاصله است. گاهی اوقات این فاصله به نصف کاهش مییابد؛ به عنوان مثال، فاصله بین ۳.۵ و ۴ به اندازه نصف یک واحد یا یک دوم فاصله است.
در موسیقی نیز این مفهوم وجود دارد، اما به جای واحد و نیم واحد، از واژههای “پرده” و “نیم پرده” استفاده میشود. بهطور معمول، بین نتهای موسیقی یک واحد (یک پرده) فاصله وجود دارد. به عنوان مثال، بین نت می (E) و نت فا (F) که پشت سر هم قرار دارند، یک پرده فاصله است.
اما گاهی اوقات لازم است این فاصلهها کمتر شوند تا صدایی دقیقتر و خاصتر ایجاد کنیم. در این موارد، به دنبال نتی میان دو نت میگردیم. به این فاصله در موسیقی “نیم پرده” میگویند.
علامتهای تغییر دهنده
برای مشخص کردن اینکه چه زمانی باید فاصله یک نت تا نت بعدی به نیم پرده کاهش یا افزایش یابد، از علائم خاصی استفاده میشود.
یکی از این علائم “دیِز” (♯) نام دارد. هرگاه این علامت کنار یک نت (سمت چپ آن) قرار گیرد، به این معنی است که آن نت باید نیم پرده به سمت نت بعدی حرکت کند. یعنی فاصله آن با نت بعدی خود نصف میشود و اصطلاحاً نیم پرده “زیرتر” میشود.
علامت دیگری که در تغییر فاصله نتها نقش دارد “بِمُل” (♭) نامیده میشود. اگر این علامت کنار یک نت قرار گیرد، به این معنی است که آن نت باید نیم پرده “بمتر” شود، یعنی نیم پرده به سمت نت قبلی حرکت کند.
در واقع، دیز و بمل عملکردی متضاد دارند؛ دیز باعث میشود نت مورد نظر نیم پرده به سمت نت بعدی حرکت کند و زیرتر شود، در حالی که بمل نت را نیم پرده به سمت نت قبلی بازمیگرداند و بمتر میکند.
علامت دیگری که در موسیقی استفاده میشود “بِکار” (♮) است. این علامت نقش خنثیکننده دارد و نتهایی که با دیز یا بمل تغییر کردهاند را به حالت عادی برمیگرداند.
دیرند و کشش
در موسیقی، هر نت دارای ارزش زمانی مشخصی است که بر اساس آن باید نتها را به مدت معینی کشید و ادامه داد. این ارزش زمانی به معنای طول مدت صدای هر نت است و به هیچ وجه تصادفی نیست؛ بلکه باید دقیقاً مطابق با میزان تعیین شده کشیده شود. بنابراین، یکی از بخشهای مهم در نتخوانی، یادگیری مفهوم دیرند یا کشش نتها است.
برای تشخیص مدت زمان کشش هر نت، باید با شکل ظاهری نتها آشنا شویم. همانطور که قبلاً یاد گرفتیم، نام نتها بر اساس جایگاهشان روی خطوط حامل تشخیص داده میشود. اکنون میآموزیم که دیرند و کشش آنها را از روی ظاهرشان تشخیص دهیم.
در شکل زیر، نقاط کلیدی برای تشخیص نتها نشان داده شدهاند. توجه داشته باشید که در این بخش تنها به ارزش زمانی نتها میپردازیم و ظاهر نتها فقط برای تعیین دیرند و کشش آنها مورد استفاده قرار میگیرد.
نت گرد
در موسیقی، طولانیترین دیرند یا کشش متعلق به “نت گرد” است. دیرند سایر نتها نسبت به این نت سنجیده میشود؛ به عبارت دیگر، نت گرد معیار و شاخصی است برای تعیین دیرند سایر نتها.
نت سفید
اگر نت گرد را به نصف تقسیم کنیم، “نت سفید” به دست میآید. دیرند نت سفید برابر با نیمی از دیرند نت گرد است.
نت سیاه
اگر به همین روش نت سفید را نصف کنیم، “نت سیاه” به دست میآید. دیرند نت سیاه برابر با یک دوم نت سفید است؛ بنابراین، دیرند نت سیاه معادل یک چهارم نت گرد است.
نت چنگ
اگر نت سیاه را به دو قسمت تقسیم کنیم، دو “نت چنگ” به دست میآید. بنابراین، هر نت چنگ برابر با یک هشتم نت گرد، یک چهارم نت سفید، و نصف نت سیاه است.
این روند تقسیمبندی به همین شکل ادامه پیدا میکند و نتهای “دولاچنگ” (۱/۱۶ نت گرد)، “سهلاچنگ” (۱/۳۲ نت گرد)، “چهارلاچنگ” (۱/۶۴ نت گرد) و … را شامل میشود.
خط اتحاد
تا اینجا با دیرند نتها آشنا شدیم، اما در نتخوانی علامتهایی وجود دارد که میتوانند دیرند نتها را تغییر دهند. یکی از این علامتها “خط اتحاد” است.
خط اتحاد یک خط منحنی است که دو نت همصدا و همنام را به یکدیگر متصل میکند. هنگام نتخوانی، هر زمان که با این خط مواجه شدید، بدانید که دیرند آن دو نت باید با هم جمع شود.
نقطه و دو نقطه
تا این مرحله، ارزش زمانی نتها را آموختیم. اما گاهی نیاز است که ارزش زمانی یک نت را افزایش دهیم. یکی از علائمی که در نتخوانی استفاده میشود، “نقطه” و “دو نقطه” است.
هرگاه یک نقطه (.) در سمت راست یک نت قرار گیرد، به این معنی است که نصف ارزش زمانی آن نت باید به آن اضافه شود. و اگر دو نقطه در سمت راست نت قرار گیرد، به این معناست که نصف ارزش زمانی نت به علاوه نصفِ نصفِ ارزش آن نت به مدت کشش اضافه میشود.
وزن در موسیقی
اکنون که با نتخوانی آشنا شدهاید، لازم است مفهوم وزن و کاربرد آن را نیز درک کنید. به طور کلی، وزن به هرگونه تناسب زمانی در موسیقی اطلاق میشود. همانطور که پیشتر گفته شد، رعایت دقیق دیرند و کشش نتها اهمیت بسیاری دارد.
رعایت دیرند نتها، تناسب زمانی را در موسیقی ایجاد میکند و این امکان را فراهم میآورد که قطعهای به درستی و اصولی نواخته شود، بهگونهای که شنونده از آن لذت ببرد.
تقسیمات مساوی زمان در موسیقی
رعایت وزن در موسیقی باعث میشود که شنونده احساس توازن و هماهنگی کند و بهاصطلاح بتواند با ریتم قطعه همراه شود و دست بزند. وقتی این اتفاق میافتد، میگوییم قطعه دارای وزن است. یکی از عواملی که به ایجاد وزن کمک میکند، “تأکید” است.
تأکید در نتخوانی
نتهایی که در موسیقی شنیده میشوند، از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. تأکید زمانی ایجاد میشود که یک نت با قدرت بیشتری نسبت به بقیه نواخته شود و سایر نتها در مقایسه با آن ضعیفتر اجرا شوند.
اگر فاصله بین نتها منظم باشد و ما بتوانیم زمان دقیق تأکید بعدی را پیشبینی کنیم، میگوییم وزن به وجود آمده است.
برای مثال، در یک میزان ۳ ضربی، معمولاً ضرب اول قویتر و دو ضرب بعدی ضعیفتر نواخته میشوند. در میزانهای ۴ ضربی نیز ضرب اول قوی، ضرب دوم ضعیف، ضرب سوم نیمه قوی، و ضرب چهارم ضعیف اجرا میشوند.
در مبحث نتخوانی، به تقسیمات زمانی نیز میپردازیم. کوچکترین واحد تقسیمبندی زمانی در موسیقی، “ضرب” است. زمانی که در یک مراسم به یک قطعه موسیقی گوش میدهیم و با آن دست میزنیم، دستهای ما در فواصل زمانی مشخصی به هم میخورند.
این فواصل زمانی دقیقاً زمان رسیدن ضربها هستند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ما به صورت ذاتی مفهوم وزن را درک میکنیم و هنگامی که موسیقیای دارای وزن را میشنویم، آن را حس کرده و میتوانیم همزمان با آن دست بزنیم.
میزان
زمانی که حداقل دو ضرب یا بیشتر کنار هم قرار بگیرند، یک میزان را تشکیل میدهند. در واقع، میزانها از ضربها بزرگتر هستند. معمولاً در هر میزان، ضرب اول قویتر از سایر ضربها نواخته میشود.
میزان و خط میزان
در نتنویسی قطعات موسیقی (مانند تصویر زیر)، تقسیمات زمانی وجود دارد که به آنها میزان میگویند. میزانها با خطوطی به نام “خط میزان” از یکدیگر جدا میشوند. این خطوط میزانها را از نظر ارزش زمانی به بخشهای مجزا تقسیم میکنند.
بنابراین، در هر قطعه موسیقی، تمام میزانها از نظر ارزش زمانی با یکدیگر برابرند، حتی اگر نتهای مختلفی در هر میزان استفاده شده باشد. وقتی ارزش زمانی نتهای هر میزان را جمع بزنید، متوجه میشوید که این ارزشها در تمامی میزانها برابر است.
نشانه میزاننما (کسر میزان)
نشانه میزاننما یا کسر میزان، که بلافاصله پس از کلید سل قرار میگیرد، از دو عدد تشکیل شده است. عدد بالایی نشاندهنده تعداد ضربهای موجود در هر میزان است و عدد پایینی بیانگر دیرند هر یک از آن ضربهاست.
همانطور که در بحث میزان توضیح داده شد، تمامی میزانها از نظر ارزش زمانی با هم برابرند و این ارزش زمانی توسط کسر میزان مشخص میشود.
انواع میزان
در موسیقی، انواع مختلفی از میزانها وجود دارد که هر یک کاربردهای متفاوتی دارند، از جمله میزان ساده، ترکیبی و لَنگ.
برای شروع یادگیری موسیقی، بهتر است ابتدا با میزان ساده آشنا شوید. میزان ساده در نتخوانی و نوازندگی به این دلیل ساده نامیده میشود که دیرند هر ضرب در آن به شکلهای سادهای از نتها مانند نت سفید، سیاه، چنگ و… قابل تقسیم است. به همین علت، میزانهای ساده را میتوان به ۲، ۴ و ۸ قسمت مساوی تقسیم کرد. برای مثال، اگر هر ضرب را یک نت سیاه فرض کنیم، میتوان آن را به ۲ نت چنگ، ۴ نت دولاچنگ یا ۸ نت سهلاچنگ تقسیم کرد.
تمرینهای مؤثر برای بهبود نت خوانی
تمرینهای پایه نت خوانی:
- هر روز زمان مشخصی را به شناسایی سریع نتها روی خطوط حامل اختصاص دهید. این تمرین به شما کمک میکند تا با موقعیت نتها و فواصل بین آنها آشنا شوید.
- با قطعات سادهای که از نتهای سیاه و سفید تشکیل شدهاند، تمرین کنید. این روش به شما کمک میکند تا به تدریج سرعت و دقت خود را در نت خوانی افزایش دهید.
- ریتمهای مختلف را روی دست بزنید یا با صدای بلند بخوانید. این تمرین به درک بهتر دیرند نتها و ارتباط آن ها با ضربها کمک میکند.
تمرینهای پیشرفته نت خوانی:
- تمرینهایی که شامل چند خط موسیقی هستند را بخوانید. این تمرین، مهارت شما در نتخوانی چند صدایی و ایجاد هماهنگی بین دستها را تقویت میکند.
- قطعات موسیقی جدید و ناشناخته را انتخاب کنید و سعی کنید بدون تمرین قبلی آنها را بخوانید. این تمرین به شما کمک میکند تا در خواندن قطعات جدید مهارت بیشتری پیدا کنید.
بهترین نرمافزارها و اپلیکیشنهای آموزش نت خوانی
- Perfect Ear: اپلیکیشنی مناسب برای آموزش گوش و نتخوانی، با تمرینهای متنوع برای تشخیص نتها و ریتمها.
- Sight Reading Factory: این نرمافزار تمرینهای نتخوانی با سطوح مختلف دشواری ارائه میدهد و به شما کمک میکند تا نتخوانی خود را تقویت کنید.
- Tenuto: اپلیکیشنی کاربردی برای تمرین نتخوانی، شناخت نتها و توسعه تئوری موسیقی.
رابطهی بین نتخوانی و تکنیکهای موسیقی دیگر
نتخوانی و تئوری موسیقی:
نتخوانی به شما کمک میکند تا تئوری موسیقی را به طور عملی پیادهسازی کنید. درک ساختارهای موسیقایی مانند مقیاسها، آکوردها و فواصل در نتخوانی ضروری است.
نتخوانی و تکنیکهای اجرایی:
نتخوانی دقیق به شما امکان میدهد تکنیکهای اجرایی خود را بهبود بخشید. تمرینهای مکرر نتخوانی باعث میشود هنگام نوازندگی، نتها را با دقت بیشتری اجرا کنید.
مشکلات رایج در نتخوانی
- کندی در شناسایی نتها: یکی از مشکلات رایج این است که نوازندگان تازهکار نتها را به سرعت شناسایی نمیکنند. این مشکل با تمرین مستمر شناسایی نتها و استفاده از فلشکارتها قابل حل است.
- اشتباهات در خواندن ریتم: برای رفع این مشکل، تمرینهای مکرر با قطعات ساده و تمرینهای ریتمیک بسیار مفید است.
راهحل:
- تمرین مستمر و منظم: با تمرین روزانه و پیوسته میتوانید بر مشکلات نتخوانی غلبه کنید.
- استفاده از نرمافزارهای آموزشی: این نرمافزارها میتوانند به شما کمک کنند تا مشکلات خود را در نتخوانی شناسایی و برطرف کنید.
کتابهای مناسب برای آموزش نت موسیقی
- “سولفژ پایه” نوشته فرهاد فخرالدینی: این کتاب یکی از منابع معتبر برای یادگیری نتخوانی و تئوری موسیقی است.
- “مبانی نتخوانی” نوشته احمد پژمان: کتابی مفید برای کسانی که به دنبال تقویت مهارتهای نتخوانی خود هستند.
مطالبی که در این مقاله مطالعه کردید، پایه و اساس موسیقی در سراسر جهان را تشکیل میدهند. با یادگیری این نکات، میتوانید به یادگیری هر سازی که به آن علاقه دارید، بپردازید. تفاوتی ندارد به چه سازی علاقهمند هستید؛ نخست باید نتخوانی را فرا بگیرید.
پس از یادگیری نتخوانی، باید به سراغ اطلاعات مربوط به ساز مورد علاقه خود بروید. برای مثال، اگر به آموزش پیانو علاقهمندید، پس از مطالعه این مطالب، باید یادگیری نتهای مربوط به پیانو را آغاز کنید.
آموزش نت خوانی در کرج
اگر به دنبال بهترین آموزش نت خوانی در کرج هستید، آموزشگاه موسیقی خورشید یکی از بهترین گزینهها است. این آموزشگاه با بهرهگیری از اساتید حرفهای و ارائه دورههای متنوع و جامع، توانسته است جایگاه ویژهای در میان علاقهمندان به یادگیری نت موسیقی را به دست آورد. آموزشگاه موسیقی خورشید با فراهم کردن محیطی حرفهای و برنامههای آموزشی منعطف، به هنرجویان خود امکان یادگیری موثر و پیشرفت در موسیقی را میدهد.
آیا نتخوانی برای همه سازها یکسان است؟
بله، اصول نتخوانی برای همه سازها مشابه است، اگرچه هر ساز ممکن است نیاز به یادگیری کلیدها یا تکنیکهای خاص خود داشته باشد.
آیا میتوان بدون نتخوانی موسیقی یاد گرفت؟
بله، برخی افراد موسیقی را به صورت شنیداری یاد میگیرند. اما نتخوانی این امکان را فراهم میکند تا قطعات پیچیدهتر و متنوعتری را یاد بگیرید و درک بهتری از ساختار موسیقی پیدا کنید.